تصویری: مترادف کلمه وحشتناک چیست؟
2024 نویسنده: Edward Hancock | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-16 01:31
وحشتناک (صفت) توهین آمیز، ناپسند، منفور، ناپسند. مترادف ها : وحشتناک، هولناک، هشدار دهنده، تکان دهنده، دلخراش، طغیان کننده، وحشتناک، وحشتناک، وحشتناک، شنیع، نفرت انگیز، ترسناک، وحشتناک.
به این ترتیب مترادف عجله چیست؟
صفت 1 او مدت زیادی رفت، عجله کرد قدم ها مترادف ها . سریع، سریع، سریع، سریع، سریع، سریع، شتابزده، عجله ، سریع، سرسام آور. گذرا، گذرا، مختصر، کوتاه، زودگذر، گذرا، پرواز، سطحی.
همچنین ممکن است بپرسد، چگونه از ترسناک در جمله استفاده می کنید؟ مثال های جملات وحشتناک
- از اینجا برو ای هولناک!
- "تو چقدر وحشتناک، اوریکا!" دوروتی گریه کرد.
- تجارت وحشتناکی که این اجساد را با یکی می کشاند!
- من آنقدر عصبی هستم که در این حالت وحشتناک که هرگز باران قطع نمی شود متوقف شوم.
- پیر حرفش را قطع کرد: "بله، همه چیز بسیار وحشتناک است."
همچنین سوال این است که مترادف وحشتناک چیست؟
مترادف ها . وحشتناک، هولناک، هولناک، هولناک، هولناک، هولناک، وحشتناک، ترسناک، تکان دهنده، وحشتناک، وحشیانه، وحشتناک، وحشتناک، وحشتناک، وحشتناک، وحشتناک، وحشتناک، ناگفتنی، هیولا، کابوس آور، بیمار، تهوع آور. بی صدا صفت
Whatsappalling چیست؟
مخوف . چیزی که هست مخوف است خیلی بد و ناخوشایند یا ناگوار ، باعث ناراحتی یا انزجار می شود. قطعا جذاب نیست مانند خیلی چیزها، مردم نظرات متفاوتی در مورد آنها دارند چی است مخوف . اکثر مردم تصور می کنند کودکانی که در فقر زندگی می کنند مخوف.
توصیه شده:
مترادف کلمه ناهمسان چیست؟
مترادف ها: نامتجانس، متفاوت، ناهمگون، ناهماهنگ، متفاوت، ناهماهنگ. متفاوت (صفت) Essentially متفاوت; از گونه های مختلف، بر خلاف جفت های مخالف اما نه مخالف. همچنین، کمتر به درستی، کاملاً بر خلاف; ناتوان از مقایسه؛ فاقد جنس مشترک
مترادف کلمه درونگرا چیست؟
مترادف ها خجالتی، محتاط، گوشه گیر، ممتنع، متعصب، بازنشسته، ساکت، ترسو، ترسو، فروتن، خجالتی، غیر اجتماعی. درون گرا، درون گرا، درون گرا، خویشتن دار، خود شیفته، منفعت طلب. متفکر، متفکر، متفکر، نشخوار کننده، مراقبه، تأمل کننده
مترادف کلمه اصیل چیست؟
عمل کردن، بودن، انجام شدن یا ساخته شدن با حسن نیت؛ معتبر؛ اصل؛ مخلص - بی ریا - صمیمانه. در حسن نیت. عمل کردن، بودن، انجام شدن یا ساخته شدن با حسن نیت؛ معتبر؛ اصل؛ مخلص - بی ریا - صمیمانه
مترادف کلمه Wanton چیست؟
مترادف: بی بند و باری، شل، شلخته، بی انگیزه، سبک، آسان، بی دلیل، بی انگیزه. متضادها: با انگیزه، پاکدامن. آسان، سبک، گشاد، بی بند و بار، شلخته، بیهوده (فعل)
مترادف کلمه Acknowledge چیست؟
مترادف مناسب را برای تشخیص، تصدیق، اعتراف، خود، اعتراف، اعتراف برای افشای خلاف میل یا تمایل خود انتخاب کنید. اذعان می کند که به افشای چیزی اشاره دارد که پنهان شده یا ممکن است پنهان شود