تصویری: مترادف کلمه ناهمسان چیست؟
2024 نویسنده: Edward Hancock | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-16 01:31
مترادف ها : نامتجانس، متفاوت، نامتشابه، ناهماهنگ، ناهماهنگ، ناهماهنگ. مختلف (صفت) اساساً متفاوت است. از گونه های مختلف، بر خلاف جفت های مخالف اما نه مخالف. همچنین، کمتر به درستی، کاملاً بر خلاف; ناتوان از مقایسه؛ فاقد جنس مشترک
در این رابطه مترادف ناسازگاری چیست؟
مترادف ناسازگاری درگیری، اختلاف، اختلاف، ناهماهنگی، ناهماهنگی، اختلاف (همچنین اختلاف)، اختلاف، اختلاف، ناهماهنگی، نفاق، نفاق، تفرقه، اصطکاک، درگیری، ناهماهنگی، انشقاق، نزاع، اختلاف، جنگ، جنگ.
همچنین ممکن است پرسیده شود مترادف پراکنده چیست؟ پاک شد، متلاشی شد، متلاشی شد، پراکنده شد، پراکنده شد، هدر رفت. کلمات مرتبط با پراکنده شده است . از هم پاشیدگی، منزوی، جدا، جدا، جدا، تقسیم (بالا) پراکنده، پراکنده، واگرا، پراکنده.
به همین ترتیب، مردم می پرسند، کلمه متفاوت بودن چیست؟
نامتجانس، ناهمگون، دور، متمایز ، متمایز، متمایز، متنوع، غیر یکسان، دیگر، متمایز، بر خلاف. کلمات مربوط به ناهمسان . غواص، متفرقه، مختلط، چند، متفرقه، نوع، متنوع، گوناگون، متمایز، قابل تمایز. جایگزین، جایگزین، فردی، خاص، خاص، مجرد.
مترادف کلمه جدا چیست؟
مترادف کلمه جدا گسستن، گسستن، گسستن، گسستن، از هم گسستن، گسستن، گسستن، گسستن، گسستن، تقسیم کردن، طلاق، منشعب کردن، حل و فصل، جدا کردن، جدا کردن، جدا کردن، گسستن، گسستن، گسستن.
توصیه شده:
مترادف کلمه درونگرا چیست؟
مترادف ها خجالتی، محتاط، گوشه گیر، ممتنع، متعصب، بازنشسته، ساکت، ترسو، ترسو، فروتن، خجالتی، غیر اجتماعی. درون گرا، درون گرا، درون گرا، خویشتن دار، خود شیفته، منفعت طلب. متفکر، متفکر، متفکر، نشخوار کننده، مراقبه، تأمل کننده
مترادف کلمه اصیل چیست؟
عمل کردن، بودن، انجام شدن یا ساخته شدن با حسن نیت؛ معتبر؛ اصل؛ مخلص - بی ریا - صمیمانه. در حسن نیت. عمل کردن، بودن، انجام شدن یا ساخته شدن با حسن نیت؛ معتبر؛ اصل؛ مخلص - بی ریا - صمیمانه
مترادف کلمه Wanton چیست؟
مترادف: بی بند و باری، شل، شلخته، بی انگیزه، سبک، آسان، بی دلیل، بی انگیزه. متضادها: با انگیزه، پاکدامن. آسان، سبک، گشاد، بی بند و بار، شلخته، بیهوده (فعل)
مترادف کلمه Acknowledge چیست؟
مترادف مناسب را برای تشخیص، تصدیق، اعتراف، خود، اعتراف، اعتراف برای افشای خلاف میل یا تمایل خود انتخاب کنید. اذعان می کند که به افشای چیزی اشاره دارد که پنهان شده یا ممکن است پنهان شود
مترادف کلمه onus چیست؟
بار، بار، بار، بار، بار (اسم) یک نگرانی طاقت فرسا یا دشوار. "بار مسئولیت"؛ "این یک بار از ذهن من است"