تصویری: ارسطو در مورد ذهن و بدن چه اعتقادی داشت؟
2024 نویسنده: Edward Hancock | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-16 01:31
26.2 سقراط، افلاطون و ارسطو
افلاطون استدلال کرد که ذهن و بدن اساسا متفاوت هستند زیرا ذهن عقلانی است، به این معنی که بررسی ذهن می تواند به حقیقت منجر شود در مقابل این ما نمی توانیم ایمان داشتن هر چیزی که ما از طریق حواس تجربه می کنیم، که بخشی از آن هستند بدن ، زیرا می توان آنها را فریب داد.
با توجه به این موضوع، ارسطو در مورد ذهن چه اعتقادی داشت؟
ارسطو فرض بر این است که بدن و ذهن به عنوان وجوهی از همان موجود وجود دارد، با ذهن به سادگی یکی از وظایف بدن است. او پیشنهاد می کند که عقل از دو بخش تشکیل شده است: چیزی شبیه به ماده (عقل منفعل) و چیزی شبیه به صورت (عقل فعال).
بعلاوه، سقراط افلاطون و دکارت در مورد ذهن چه اعتقادی داشتند؟ سقراط , افلاطون , & دکارت : معتقد را ذهن و بدن موجودات جداگانه ای بودند (دوگانگی) و بیشتر ایده ها، افکار، صفات و غیره ذاتی بودند. (طبیعت بر پرورش).
همچنین بدانید، دیدگاه دکارت در مورد موضوع ذهن بدن چیست؟
از یک طرف، دکارت استدلال می کند که ذهن تقسیم ناپذیر است زیرا او نمی تواند خود را دارای هیچ قسمتی درک کند. از سوی دیگر، بدن قابل تقسیم است زیرا نمی تواند به الف فکر کند بدن جز به عنوان دارای قطعات. از این رو، اگر ذهن و بدن ماهیت یکسانی داشت، طبیعتی هم با اجزا و هم بدون اجزا خواهد بود.
فلسفه افلاطون در ذهن و جهان مادی چه بود؟
افلاطون مفهوم تمایز بدن و روح الف: افلاطون معتقد بود که انسان را می توان به 3 بخش تقسیم کرد: بدن، بدن ذهن و روح بدن است فیزیکی بخشی از بدن که فقط به آن مربوط می شود جهان مادی ، و از طریق آن می توانیم آن را تجربه کنیم جهان ما زندگی می کنیم در.
توصیه شده:
لاک در مورد آموزش چه اعتقادی داشت؟
لاک بر این باور بود که هدف از آموزش پرورش فردی با ذهن سالم در بدن سالم است تا بتواند بهتر به کشورش خدمت کند. لاک بر این باور بود که محتوای آموزش باید به جایگاه فرد در زندگی بستگی داشته باشد. مردم عادی فقط به دانش اخلاقی، اجتماعی و حرفه ای نیاز داشتند
منتسکیو در مورد طبیعت انسان چه اعتقادی داشت؟
شرایطی فرضی که در آن همه افراد منفرد قبل از گرد هم آمدن در جوامع جدا از یکدیگر زندگی می کردند. مونتسکیو معتقد بود که انسان در حالت طبیعی در صلح و آرامش است، در حالی که هابز معتقد بود که در حالت طبیعت انسان ها همیشه در حال جنگ با یکدیگر هستند. (همچنین به قوانین طبیعت مراجعه کنید.)
ویگوتسکی در مورد رشد اندیشه و زبان چه اعتقادی داشت؟
ویگوتسکی معتقد بود که زبان از تعاملات اجتماعی برای اهداف ارتباطی ایجاد می شود. درونی سازی زبان مهم است زیرا باعث رشد شناختی می شود. گفتار درونی جنبه درونی گفتار بیرونی نیست - این خود یک کارکرد است
اراسموس در مورد اراده آزاد چه اعتقادی داشت؟
علیرغم انتقادات خود از کاتولیک رومی معاصر، اراسموس استدلال کرد که این آیین نیاز به اصلاح از درون دارد و لوتر از حد فراتر رفته است. او معتقد بود که همه انسانها دارای اراده آزاد هستند و آموزه جبر با آموزه های کتاب مقدس در تضاد است
هان فی در مورد ماهیت انسان چه اعتقادی داشت؟
کنفوسیوس و هان فی معتقدند که طبیعت انسان بد و مستعد بدرفتاری است. هان فی حتی معتقد بود که ذهن انسان ذهن نوزاد است و خرد انسان بی فایده است. او معتقد بود که انسان ذاتا خودخواه است. سپس هان فی معتقد است که مرد باید از قوانین و قوانین سرزمین پیروی کند