تصویری: مترادف ذن چیست؟
2024 نویسنده: Edward Hancock | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-16 01:31
مترادف ها برای (اسم) ذن
مترادف ها : اسید، اسید باتری، پشت شکن، شیشه، سوپرمن، دوز، نقطه، لونی تونز، لوسی در آسمان با الماس، الویس، شیشه پنجره، ذن تعریف: نام خیابان برای دی اتیل آمید اسید لیسرژیک
همچنین پرسیده شد، کلمه دیگری برای ذن چیست؟
طبق الگوریتمی که این را هدایت می کند کلمه موتور شباهت، 5 برتر مرتبط کلمات برای ذن عبارتند از: ساتوری، کوان، زازن، زنیست و روشی.
همچنین کلمه دیگری برای آرامش و آرامش چیست؟ خونسرد، متین، جمع، آرام، آرام آرام، همسطح، خونسرد، بیتفاوت، بیتحرک، بیتحرک، گوشهگیر، بیتوجه، بیعلاقه، کنجکاو، بیتحرک، بیتأثیر، بیتفاوت، خنثی، بیحال، ملایم، دوستدار، صلحجو، آرام، بینگرانی، بیهیجان، بیدرد ، دوست داشتنی،
مردم همچنین می پرسند ذن بودن به چه معناست؟
2 یا ذن : حالتی از توجه آرام که در آن اعمال فرد به جای تلاش آگاهانه توسط شهود هدایت می شود. ذن باغبانی - با گیاهان یکی می شوی که در ریتم کارهای پیش رو گم می شوی.-
آیا ذن یک کلمه واقعی است؟
دستمالی جدید کلمه خواهد بود ذن 'یا 'geocache' مردم صحبت کرده اند، و کلمات پایانی عبارتند از: پس از یک ماه جستجوی جمعی، افزوده جدید به فرهنگ لغت رسمی Scrabble یکی خواهد بود. ذن ” یا … “geocache.” ذن اسم: شکل ژاپنی بودیسم که بر مراقبه تاکید دارد.
توصیه شده:
مترادف آنتی تز چیست؟
آنتی تز مترادف: تضاد، مخالفت، تضاد، تضاد. متضادها: هویت، یکسانی، تبدیل پذیری، تصادف، ادغام
مترادف ترسناک چیست؟
مترادف ها وحشتناک، هولناک، هولناک، هولناک، هولناک، هولناک، طغیانگر، نفرت انگیز، منزجر کننده، وحشتناک، وحشتناک، وحشتناک، وحشتناک، زننده، وحشتناک، ناگفتنی. هشدار دهنده، تکان دهنده، هولناک، دلخراش، وحشتناک، دلهره آور، نگران کننده، ترسناک، ترسناک. غیررسمی وحشتناک، وحشی. باستانی، طنزآمیز
مترادف ریشه شناسی چیست؟
مترادف کلمه "ریشه شناسی" اشتقاق نام آن مبهم است. تاریخچه کلمه توسعه کلمات تاریخچه کلمات منشا کلمات
مترادف غیرقابل تغییر چیست؟
مترادف: مطلق غیر قابل سلب، غیرقابل نقض، غیر قابل نقض. قابل تجاوز یا تجاوز نیست. غیر قابل مذاکره. قابل خرید و فروش نیست غیر قابل انتقال، غیر قابل واگذاری، غیر قابل انتقال
مترادف بی تفاوت چیست؟
مترادف مناسب برای بی تفاوت، بی تفاوت، بی توجه، کنجکاو، گوشه گیر، بی علاقه، بی علاقه به معنای عدم نشان دادن یا احساس علاقه