فهرست مطالب:

کارل مارکس چگونه به بیگانگی در جامعه می نگریست؟
کارل مارکس چگونه به بیگانگی در جامعه می نگریست؟
Anonim

مبانی نظری بیگانگی در درون شيوه توليد سرمايه‌داري اين است كه كارگر همواره توانايي تعيين زندگي و سرنوشت را از دست مي‌دهد كه از حق فكر كردن (تصور) خود به عنوان مدير اعمال خود محروم شود. تعیین ماهیت اعمال مذکور؛ برای تعریف

در نتیجه، مارکس چگونه می تواند بر بیگانگی غلبه کند؟

متقابلا، مارکس نشان می دهد که چگونه بی سازمانی اجتماعی با سیستمی با مالکیت خصوصی در سرمایه داری ساخته شده است. مارکس راه حلی برای غلبه بر بیگانگی حذف شرایط ایجاد شده است بیگانگی به جای اصلاح یا اصلاح جامعه برای ایجاد سازمان اجتماعی بزرگتر. به نقل قول های 9 و 10 مراجعه کنید.

پس از آن، سؤال این است که آیا بیگانگی آنطور که مارکس توصیف می کند، امروزه در جوامع سرمایه داری مدرن وجود دارد؟ در حالی که نظام سرمایه داری ادامه دارد، با این حال، نیروی کار ادامه خواهد داشت بیگانه شده . در دست نوشته های اقتصادی و فلسفی، مارکس جنبه های مختلف این موضوع را مورد بحث قرار می دهد بیگانگی . اول، کارگران هستند بیگانه شده از محصول آنها دوم، کارگران زیر نظام سرمایه داری هستند بیگانه شده از فعالیت تولیدی خودشان.

همچنین، چرا کارل مارکس معتقد بود که کارگران در جوامع سرمایه داری بیگانگی را تجربه می کنند؟

بیگانگی که در جوامع سرمایه داری رخ می دهد زیرا کارگر فقط می تواند این جنبه اساسی اجتماعی فردیت را از طریق یک سیستم تولیدی که مالکیت جمعی نیست، بلکه مالکیت خصوصی است، بیان کند. کارل مارکس : نظریه تعارض از ایده های کارل مارکس.

4 نوع بیگانگی چیست؟

4 انواع بیگانگی

  • ساختار طبقاتی سرمایه‌داران را از کارگران یا تولیدکنندگان را از مصرف‌کنندگان جدا می‌کند.
  • انسان ها فقط به عنوان خریدار و فروشنده کالا با یکدیگر مرتبط هستند.
  • بدون حقوق برابر
  • به یکدیگر به عنوان رقیب، برتر یا پایین تر نگاه کنید.

توصیه شده: